بهخاطر روایتگری در علم!
جرم چیست ؟ چرا جرم چیز ها با هم متفاوت است ؟
شاید این پرسش ها کمی مسخره به نظر برسد چون جرم یکی از مفاهیم بدیهی در زندگی ماست که به صورت انتزاعی با آن روبرو می شویم و دلیلی برای وجود داشتن آن نداریم چون در جهانی فرگشت پیدا کرده ایم که تجربه ای از عدم وجود جرم نداریم که بتوانیم نبود اون رو حس کنیم و از اون طریق به توجیه اون بپردازیم . ( تصور چیزی مانند فوتون که جرم ندارد کمی دشوار است )
( روی تصویر پایین کلیک کنید )
ماده از ملکول ساخته شده ؛ ملکول از اتم ؛ اتم از الکترون و پروتون و نوترون ؛ پروتون و نوترون هم از کوارک ها .( ما می دانیم که به احتمال قوی داستان نفوذ به درون ماده به اینجا ختم نمی شود ولی فعلا علم تا این اندازه به ما اجازه دسترسی به واقعیت را می دهد.) حال چرا ذرات بنیادی جرم دارند ؟ چه چیزی مسئول جرم دار شدن آنهاست ؟ چرا فوتون ها جرمی ندارند ولی بوزون w دارای جرم زیاد است ؟ در سال 1964 فیزیکدان بریتانیایی ؛ پیتر هیگز ؛ با پیشنهاد ذره هیگز گامی در پاسخگویی به اینگونه سوالات برداشت . او پیشنهاد کرد که ذرات بواسطه ی برهمکنشی که با میدان هیگز دارند ، جرم کسب می کنند . آزمایش مدل پیشنهادی او یکی از برنامه های ماشین بزرگ در سوییس (LHC ) است . Dan Cobley ( که می تونید برنامه های اونو درted.com ببینید ) کسی است که برای پدیده های فیزیکی مدل های مشابه اجتماعی و اقتصادی پیشنهاد می دهد . من هم از ایده های او استفاده میکنم و توضیحی از فرآیند جرم دار شدن با تقلید از روش او می دهم . فرض کنید فوتون و بوزون w اسم دو نفر آدم باشد . روابط اجتماعی ( معاشرت ) فوتون با دیگر افراد جامعه نزدیک صفر (بهتره بگم مطلقا صفر ) و وقتی او در شهر گذر می کند چون هیچ معاشرتی با کسی ندارد ، به راحتی به مسیر خودش با حداکثر سرعت ادامه میدهد ، ولی بوزون w به علت داشتن روابط اجتماعی و دوستان زیاد در مسیر خودش با آدم های زیادی برخورد می کند و گاهی اون آدم ها با او همراه می شوند و او بصورت دسته جمعی با دوستان خودش حرکت می کند و همین امر باعث کندی در حرکت او و به عبارتی سنگین شدن او می شود . در این مثال روابط اجتماعی را میتوان میدان هیگز درنظر گرفت و میزان تمایلات معاشرتی را به برهمکنش ذرات با میدان هیگز نسبت داد . شاید این مثال ها کمی بچگانه باشه ولی به احتمال زیاد دانشمندان با دیدن اینگونه رفتار ها به ذهنشان خطور می کند که چنین مدل هایی را پیشنهاد کنند. ( رادرفورد یقینا داخل اتم را ندیده بود ولی با دیدن سیارات منظومه شمسی و الگو گرفتن از آنها و تطابق با داده های بدست آمده مدل اتمی خودش را ارائه کرد .)
آیا این پایان داستان جرم هست یا هنوز تا فهمیدن اینکه جرم چیست راه طولانی داریم ؟!
منابع : ویکیپدیا فارسی ، http://www.ted.com/ or http://www.strings.ph.qmul.ac.uk/~jmc/epp/higgs1.html
مبانی فیزیک به روایت ریچارد فاینمن
Six Easy Pieces
نوشتهی : ریچارد فاینمن (Richard P. Feynmn)
ترجمه: محمدرضا بهاری
انتشارات: هرمس
موضوع: فیزیک – فیزیکدانان
چاپ اول، ۱۳۸۷
تعداد صفحه: ۱۹۸
کتاب شش قطعهی آسان با این فکر پدید آمد که خوب است شرحی از اصول بنیادی فیزیک به زبانی غیر تخصصی و به روایت ریچارد فاینمن در اختیار مخاطبان قرار گیرد. شش فصلی که برای این کتاب در نظر گرفته شده است، در واقع آسانترین فصلهای کتاب درسی مشهور و مهم «« درسهای فیزیک فاینمن»» (چاپ اول ۱۹۶۳) هستند. که هنوز هم به عنوان معروفترین کتاب فاینمن قلمداد میگردد. عامهی خوانندگان شش قطعهی آسان شانس آوردهاند که فاینمن زمانی خواسته است بعضی موضوعات اصلی فیزیک را به صورتی عمدتاً کیفی و بدون استفاده از ریاضیات صوری بیان کند.
به قسمتهایی از متن این کتاب توجه فرمایید:
شاعران گفتهاند که علم، زیبایی ستارگان را ضایع میکند. چونکه آنها را صرفاً کرههایی از اتمها و مولکولهای گاز میداند. اما من هم میتوانم ستارهها را در آسمان شب کویر ببینم و شکوه و زیباییشان را حس کنم. میتوانم این چرخ و فلک را با چشم بزرگ تلکسوپ پالومار تماشا کنم و ببینم که ستارهها دارند از همدیگر، از نقطهی آغازی که شاید زمانی سرچشمهی همگیاشان بوده است، دور میشوند.
گمان نمیکنم جستجو برای فهمیدن این چیزها، لطمهای به رمز و راز زیبایی این چرخ و فلک بزند. راستی شاعران امروزی چرا حرفی از این چیزها نمیزنند؟ چه جور مردمانی هستند این شاعران که اگر ژوپیتر خدایی در هیئت انسان باشد، چه شعرها برایش که نمیسرایند، اما اگر در قالب کرهی عظیم چرخانی از متان و آمونیاک باشد، سکوت اختیار میکنند؟
فهرست مندرجات
یادداشت مترجم
یادداشت ناشر متن انگلیسی
مقدمه
پیشگفتار مخصوص
پیشگفتار فاینمن
فصل ۱: اتمها در حرکت
فصل ۲: اصول فیزیک
فصل ۳: رابطهی فیزیک با علوم دیگر
فصل ۴: پایستگی انرژی
فصل ۵: نظریهی گرانش
فصل ۶: رفتار کوانتومی
دربارهی ریچارد فاینمن