رفتن به نوشته‌ها

فراتر از تاریکی …!!!

سیب به سر نیوتن سقوط میکند و او از خود میپرسد : چرا سیب به سمت پایین آمد و بالا نرفت ؟؟؟ شاید آن زمان تصور میشد که این مسئله با این جمله ارسطو که : اجسام تمایل دارند به حالت اولیه و اصل خود بازگردند ؛ حل شده است ولی نیوتن با دید شکاکانه ای به مسئله نگاه کرد ، او از خود میپرسد که چرا وقتی جسمی به سمت پایین پرتاب میشود رفته رفته بر سرعتش افزوده میگردد ؟؟؟ چه چیزی باعث افزایش سرعت آن میشود ؟؟؟ او جای خالی چیزی را احساس میکرد که باعث افزایش سرعت سقوط اجسام میشد ؛ او اسم آن را نیروی گرانش گذاشت و آن را عامل افزایش سرعت سقوط میدانست ؛ حال کمی جلوتر می آییم ، در سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۹ ادوین هابل با مشاهده کهکشان های دیگر و با توجه به طیف نوری رسیده از کهکشان ها اکثرا به قرمزی متمایل است ؛ نتیجه گرفت که کهکشانها در حال دور شدن از ما هستند و با محاسبه سرعت دور شدن آنها به این نتیجه رسید که آنها با شتابی که بر آن افزوده میشود در حال دور شدن از ما هستند .( مثل اینکه توپی را از روی سطح زمین به سمت بالا پرتاب کنید و هر لحظه بر شتاب آن افزوده شده و از زمین با سرعت بیشتری دور شود ) دانشمندان مانند نیوتن از خود این سوال را پرسیدند که : چه نیرویی این فرآیند را انجام میدهد و این شتاب را به کهکشان ها میدهد ؟؟؟ و اینکه : چرا فاصله ی کهکشانی افزایش می یابد ، ولی در داخل کهکشانها فاصله ستاره ها ثابت است ؛ به عبارت دیگر چرا کهکشان ها مانند جهان انبساط پیدا نمیکنند؟؟؟ آنها برای حل این مشکل نیرویی را به نام انرژی تاریک پیشنهاد دادند که باعث انبساط عالم میشود . البته نامگذاری آن به انرژی تاریک بدلیل مبهم بودن و ناشناخته بودن آن است( مانند پرتو x) ، همان طور که یک اخترشناس در این باره می‌گوید: «به یاد داشته باشید که ما این پدیده را انرژی تاریک می نامیم اما این نامگذاری ممکن است این باور غلط را در ذهن مخاطبان ایجاد کند که ما حقیقتاً می دانیم که آن پدیده چیست. اما باید اذعان داشت که ما واقعاً چیز زیادی در این باره نمی دانیم». دانشمندان پس از اندازه گیری این نیرو متوجه شدند که حدود ۷۳ درصد از جرم – انرژی جهان را میسازد و این یعنی هنوز تا فهمیدن جهان اطرافمان راه طولانی در پیش داریم .

منبع : ویکیپدیا

Liked it? Take a second to support علی‌اصغر جانعلی زاده on Patreon!
Become a patron at Patreon!
منتشر شده در اختر فیزیکفیزیککیهان شناسی

نظر

    • فرزانه حبيبي فرزانه حبيبي

      ميشه يكم بيشتر توضيح بدي راجع به ” فرا تر از تاريكي…!!!” ؟( اين تيتر ادامه دارد؟؟)

      • علی‌اصغر جانعلی زاده علی‌اصغر جانعلی زاده

        نه دیگه ادامه نداره ؛ اکثر ما فضای بیرون از زمین و کهکشان راه شیری رو یه فضای تاریک توو ذهنمون تصور میکنیم و اون سه نقطه واسه اونه که یکم به عمق اون تاریکی فکر کنیم و ببینیم با ذهنمون میتونیم ورای اون تاریکی رو تصور کنیم یا همون تاریکی یه بن بست برای ماست ؛ منظورم رنگ تاریکی نیست ، منظورم از تاریکی اون مبهم بودنه.

  1. مهمان مهمان

    درود.با احترام فراوان برای شما دوستان لازم میدونم که یه نکته ی کوچک اشاره کنم اونم این که طبق منابع معتبر ایده ی اولیه ی قانون جاذبه توسط یکی از دوستان نیوتون (که الان نامش رو یادم رفته) به او داده شد. دوستش آن را هنگامی که در یک کافه نشسته بود اعلام کردن برای مسابقه آخرهفته در کافه این سوال پرسیده میشه: به نظرجمع چه نیرویی سبب میشود سیاره ها در فاصله ی مشخص کنار هم قرار گیرند؟.او برای رسیدن به این جواب ازنیوتون کمک خواست و آن 2نفر به کمک هم وبا تبادل نظر به از آن سوال ساده به قانون جاذبه رسیدند و این کشف به نام هر دوی آنها نوشته شد. ولی پس از مرگ همکار و دوست او نیوتون آن داستان معروف را ساخت تا نامش در تاریخ جاودانه شود.(نیازی به این کار نبود چون او به خاطر خیلی چیزای دیگه هم معروفه)

    • من یه چیزی رو اشاره کنم. اون چیزی که ما می‌گیم نیوتون کشف کرد، و برای نیوتون ارزشی به ارمغان آورد، اسم گذاشتن روی یک نیرو نبود، یا فهمیدن این که افتادن اشیا و حرکت سیارات یک منشا دارن. اون چیزی که نیوتون کشف کرد، این بود:

      $$ F = G{m_{1} m_{2} \over r^2} $$

      این چیزیه که نیوتون کشف کرد، و به بقیه نشون داد که تا حد زیادی با آزمایشات تطابق داره. این هم چیزی نیست که برای مسابقه‌ی آخر هفته، اونم توی یه کافه اتفاق بیافته. این‌ها حاصل کار آکادمیکه، کاری که در آخر به صورت رسمی به صورت مقاله به جامعه‌ی علمی ارائه می‌شه.
      اون داستان سیب هم بیشتر شبیه یه شایعه هست تا هر چیز دیگه‌‌ای.
      اگر هم واقعا منبع معتبری می‌شناسید ممنون می‌شم معرفی کنید.

  2. علی‌اصغر جانعلی زاده علی‌اصغر جانعلی زاده

    فکر کنم افتادن سیب داستانی بیش نباشه ولی بدی مقالات و نوشته های علمی اینه که خالی از ایده و اون پایه اولیه فرضیه است ؛ وقتی گفته میشه این فرمول رو نیوتن کشف کرد ، این نیست که اونو شب توو خواب دیده ، حتما با یه سری مشاهدات و چیزای ساده بود ( البته معمولا ) که با دیدن اونا و کنار هم قرار دادن داده ها این نتیجه رو گرفته . این جمله هم که گفته شده ( اون چیزی که ما می‌گیم نیوتون کشف کرد، و برای نیوتون ارزشی به ارمغان آورد، اسم گذاشتن روی یک نیرو نبود، یا فهمیدن این که افتادن اشیا و حرکت سیارات یک منشا دارن ) یکم به نظرم بد میاد چون فکر کنم نیوتن بود که تعاریف نیرو رو درست کرد و اونا رو فرمول بندی کرد .

    • در مورد ایده موافقم، باید کنار استدلال ایده گفت، و این که با گفتن این داستان اصلا مخالف نیستم، خود من هم موقع گفتن خیلی چیزها از داستان استفاده می‌کنم، حالا یا واقعی، یا ساخته‌ی ذهن بشر، خیلی فرقی نمی‌کنه. اما جدی گرفتنش کار چندان جالبی نیست، حتی اگر واقعی باشه و به واقعی بودنش شک داشته باشیم.
      و این که مسلما نیوتون خواب ندیده، حدث هم نزده، کار یک روز و دو روز هم نبوده. اما اون فرمول قبل از این که نتیجه‌ی تجربه باشه، نتیجه‌ی استدلاله.(البته این قسمت رو می‌شه در موردش بحث کرد. 🙂 )
      در مورد تعاریف هم خب حرفت تا حد زیادی درسته، هر چند اشاره‌هایی از قبل از نیوتون وجود داره (هر چند کمی نادقیق). در این مورد نیوتون ریاضیات درستی رو به قضیه وارد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.