رفتن به نوشته‌ها

برچسب: کارلو روولی

کتاب‌هایی برای مردم درباره پیچیدگی

پتّر دانشمند خوش فکر و خوش ذوقیه که به تازگی پیش ما اومده. خیلی خوشحالم از این بابت. ویژگی مهم پتر اینه که علاوه بر این‌که از لحاظ فنی در علم پیچیدگی فرد سرشناسیه، بسیار هم وبلاگ‌نویس خوبیه و ید طولایی در تولید محتوای با کیفیت از لحاظ نمایشی داره. بسیار می‌دونه و بسیار خوب بیان می‌کنه. توی این پست، پتر فهرستی از کتاب‌های اثرگذار در زمینه پیچیدگی رو فهرست کرده و لینک دسترسی بهشون رو هم گذاشته. این کتاب‌ها عموما برای مردم عادی نوشته شدند و تغییر قابل توجهی در نگاه مردم به انگاره پیچیدگی ایجاد کردند.

The golden age of complexity science books

– Petter Holme

عامه‌پسند خوب است ولی با احتیاط حمل شود!

فراموش نکنیم که همیشه کتاب‌های عامه‌پسند یک جایی کمیتشون لنگ می‌زنه و فقط متخصص‌های امر می‌تونن در دام کج‌فهمی‌هاش نیفتن. مهم هم نیست که چه کسی اون کتاب رو نوشته، هاوکینگ یا روولی. برای همین همیشه موقع مطالعه آثار عامه‌پسند باید گوشه چشمی به این نکته هم داشته باشیم. مثلا هرکسی می‌تونه کتاب «تاریخچه مختصر زمان» هاوکینگ یا «ترتیب زمان» روولی رو بخونه، لذت ببره و بعدش هم به ماهیت زمان، سیاه‌چاله‌ها و مِه‌بانگ فکر کنه. اما باید به خاطر بسپاره که برای نتیجه‌هایی که می‌گیره یا افکاری که برای خودش بسط می‌ده حتما باید با یک متخصص مشورت کنه. اگر هم واقعا به این موضوعات علاقه‌مند شد که خب شروع به تحصیل در این چیزها کنه!

پیدا شدن کج‌تابی‌ در عامه‌پسندها فقط به این برنمی‌گرده که در ساده کردن مفاهیم ممکنه بخش مهمی از اطلاعات از بین بره. یا اینکه راوی توانایی لازم در بیان مسئله به زبان مردم را نداشته باشه یا غرض‌ورزانه به یک موضوع بپردازه. بلکه به این خاطر که وقتی محتوایی به جای مطرح شدن در یک گروه محدود به متخصص‌ها، به سپهر عمومی میاد دو اتفاق مهم می‌افته:

اول این که هر شخص مستقل از دانش قبلی و توانایی تجزیه و تحلیل یک مطلب جدید با یک سری مفاهیم یا پرسش‌های جدید روبه‌رو میشه. به همین خاطر، افراد مختلف درک‌های مختلف یا کج‌فهمی‌های مخلتف می‌تونن پیدا کنن. شما به کسی که کوررنگی داره چه‌طور می‌تونید حالی کنید که فلان‌جا سبزه و کنارش قرمز؟! مضاف‌بر این‌که وقتی موضوعی در سپهر عمومی مثل تالارهای گفت‌وگو یا کلاب‌هاوس مطرح می‌شه به دنبالش بحث و حرف و حدیث هم پیدا میشه. اون موقع آدم‌های مختلف با درک‌های متفاوت و همراه با سوگیری‌های خاص خودشون بر سر موضوعاتی بحث می‌کنند که ممکنه اصلا ربطی به هم نداشته باشند.

در میانه این جور گفت‌وگوها اگر متخصص باشید باید خر بیارید و باقالی بار کنید و اگر عامی باشید باید دربه‌در به دنبال پرتقال فروش بگردید!

دوم این‌که اگر یک قدم برگردیم به عقب، قبل از رویارویی با یک اثر عامه پسند، باید به خاطر بسپاریم چیزی که امروز به عنوان یک یافته علمی در دسترس ما قرار گرفته وحی منزل نیست و می‌تونه نادرست یا ناکامل باشه یا فقط در شرایط خاصی درست باشه. به قول فاینمن، گزاره‌های علمی از این جنس نیستند که چه چیزی درست یا نادرسته، بلکه اونا گزاره‌هایی هستند با درجه‌های مختلفی از عدم قطعیت در مورد چیزهایی که می‌دونیم. به همین خاطر حتی متخصص‌ها که مسائل رو با جزئیات فنی بیشتری می‌دونند و درک عمیق‌تری از مسائل دارن هم همیشه با نگاه تردید به یافته‌ها نگاه می‌کنند. در عامه‌پسندنویسی ممکنه بسته به پیچیدگی‌های فنی، عامه‌پسند‌نویس از بیان یا شرح بعضی از جزئیات خودداری کنه. حالا شما حساب کنید موقع خوندن عامه‌پسندها که خیلی از جزئیات محو شده چه میزان باید به درکمون از طبیعت شک کنیم. شک البته لزوما چیز بدی نیست؛ علم فرهنگ شک و تردیده. ما با تشکیک، در علم بالغ میشم!

به همین خاطر علم، یک مسیر شناختی پویا است. یعنی با وجود عدم قطعیت‌های همیشگی‌‌، به مرور زمان، به واسطه یافته‌ها و نظریه‌های جدید درک ما از اتفاقات دچار تغییر و تحول میشه. بعضی از اوقات کتاب‌‌های عامه‌پسند قدیمی تا سال‌ها مثل تکه‌ای جواهر می‌درخشن چون خالق اثر درک عمیقی از موضوع و زبردستی خاصی در بیانش داشته و از همه مهم‌تر در انتخاب موضوع به قدری خوش‌شانس یا شاید آگاه بوده که در چشم‌انداز پیش رو درک ما از اون موضوع دچار تغییر اساسی نشده. به عنوان مثال، همون‌طور که پتر در نوشته‌ش توضیح داده ایده اساسی کتاب درخشان «طبیعت چگونه کار می‌کند؟» پیرامون بحرانیت خودسامان‌ده است. در حالی که امروز که حدود ۲۰ سال از نگارش اون کتاب می‌گذره می‌دونیم که بحرانیت خودسامان‌ده روشی نیست که طبیعت برای کار کردن انتخاب کرده باشد مگر در موارد بسیار نادری!

برای مطالعه بیشتر

شرح پیچیدگی
دفترچه‌ای برای توضیح مفهوم پیچیدگی بر اساس آرا صاحب‌نظران این حوزه

مروری بر سامانه‌های پیچیده
از مجموعه پیچیدگی برای همه

دنیای این روزهای علم، قسمت ۱: دسترسی باز و بهار دانشگاهی

زمان زیادی از شروع جنبش نرم‌افزار آزاد می‌گذره. مهم‌ترین پیام این جنبش شاید این بوده که آی آدم‌ها در دوران دیجیتال حواستون باشه که آزادی شما نسبت به استفاده از محتوای جدید دچار محدودیت نشه! از دستاوردهای این جنبش شکل‌گیری زیست‌بوم گنو/لینوکس، ویکی‌پدیا (و پروژه‌های خواهرش) و چیزهای این شکلی بود. کسایی که گنو/لینوکس رو یک فرهنگ می‌دونن ایده‌شون اینه که مستقل از ویژگی‌های فنی ابزارها، ویژگی‌های اخلاقی و انسانی دلیل استفاده کردن یا نکردن ما از اون‌ها رو مشخص می‌کنند.

این مسئله به علم هم سرایت کرده. سال‌هاست که به شکل ابلهانه‌ای علم گرفتار مشکل انتشار در مجلات بسیار پرهزینه شده! مجله‌هایی که علم رو از اهل علم به ازای دریافت پول زیادی تحویل می‌گیرن و بعد دوباره در ازای دریافت پول به اهل علم محصول خودشون رو می‌فروشن! اساسا علم یک فرایند اجتماعیه؛ یعنی هر موقع شخصی یافته‌های جدیدی رو منتشر می‌کنه تا زمانی که بقیه همکاران متخصص در اون زمینه اون یافته‌ها رو تایید نکنند (داوری همتا) اون اثر مورد اقبال عمومی قرار نمی‌گیره. برای همین نیازه که ساز و کاری باشه که افراد بتونن یافته‌هاشون رو به اشتراک بذارن تا بقیه نظراتشون در مورد کم و کیف اون کار رو گزارش کنند. اما قرار نبود که یک سری مجله علمی (بخوانید دلال) این وسط پیدا بشن که از این بده بستان علمی امرار معاش کنند. بماند که این وسط، دلال‌هایی مثل الزویر در نهایت گوش به حرف برادر بزرگتر پژوهشگران ایرانی رو هم تحریم کردند.

سال گذشته تصویر خیلی جالبی در توییتر دیدم که به عمق فاجعه در دسترس نبودن مقاله‌های علمی اشاره می‌کرد:

https://twitter.com/lopezsepulcre/status/1228796326021754880
نگاره‌ای که نشان می‌دهد داستان در دسترس‌ نبودن مقالات چه قدر مضحکانه عادی‌انگاری شده است!
این مقاله قدیمی هم‌اکنون در دسترس همگان است:
Hayes, D. The growing inaccessibility of science. Nature 356, 739–740 (1992). https://doi.org/10.1038/356739a0

بهار آکادمیک

خلاصه که وضع موجود اصلا جالب نیست. برای همین مدت‌هاست که اهل دانشگاه به دنبال حل این مشکل هستند. تلاش‌های صورت گرفته رو می‌تونید زیر پرچم «علم باز» دنبال کنید. یکی از راه‌های پیشنهاد شده برای رهایی از شر مجلات پولی و بی‌اخلاق، انتشار در مجلات با «دسترسی باز» هست. اگه مقاله‌ی علمی با دسترسی باز منتشر بشه اون موقع هر شخص بدون نیاز به پرداخت کمترین هزینه می‌تونه اون مقاله رو بخونه. توجه کنید که اگه شما یک دانشجوی ساده ولی علاقه‌مند باشین، بیشتر وقت‌ها نمی‌تونید به صورت قانونی مقاله‌هایی که نیاز دارین رو بخونید. مستحضر هستین که قانون همیشه چیز خوبی نیست!؟ توی علوم پایه مردم معمولا سعی می‌کنن که نسخه نهایی یا پیش‌نویس بسیار شبیه به نسخه نهایی مقاله‌شون رو روی arXiv بذارن. آریکایو برای هر دو طرف ماجرا رایگانه اما باید توجه کنیم که مقالات منتشر شده در آرکایو هنوز از فرایند داوری همتا عبور نکردند. به همین خاطر اگه مقاله‌ای که روی آرکایو منتشر شده دقیقا همون چیزی نباشه که در یک مجله علمی چاپ شده اون موقع اعتماد کردن به اون مقاله سخت میشه. برای اینه که وجود مجلاتی با داوری همتا با دسترسی باز خیلی مهمه.

این روزها آدمای زیادی مشغول پرداختن به این مسئله هستند. اخیرا هم دانشگاه‌های مختلف تلاش کردن با عقد قراردادهای مختلفی کمی از وخامت وضع دسترسی بسته کم کنند. توی توییتر هم می‌تونید ببینید دانشمندهای مختلف چه‌طور علیه این مسئله در حال مبارزه هستن و خودشون رو از فرومایگان جامعه جدا کردن! از میان آدم‌های سرشناس، تیموثی گاورز (برنده جایزه فیلدز در ۱۹۹۸) مدت‌هاست که ناراحتی خودش رو نه تنها آشکارا ابراز کرده بلکه در جهت حل این مشکل زحمت هم کشیده:

  • گاورز در سال ۲۰۱۲ با انتشار پستی در وبلاگش به دلایل مختلفی از جمله حمایت الزویر از قانون توقف سرقت آنلاین، قانون حفاظت از آی‌پی و قانون آثار پژوهشی فراخوانی برای تحریم الزویر داد.
  • نگاه کنید به «هزینه دانش»: اعتراض دانشگاهیان به شیوه های تجاری الزویر
  • سال ۲۰۱۶ گاورز مجله‌ای به اسم «آنالیز گسسته» راه انداخت تا به همه نشون بده که میشه خارج از چارچوب‌های دست و پا گیر سنتی یک مجله با کیفیت ریاضی داشت بدون این که هزینه سنگینی به کسی تحمیل بشه.
  • در سال گذشته هم مجله «Mathematical Research Reports» با تغییرات جدید بر پا شد. گاورز در وبلاگش در مورد این جور مجله‌ها همیشه ازعبارت «با اخلاق و با کیفیت» استفاده می‌کنه.
  • توی این ویدیو گاورز به خوبی در مورد وضع کنونی انتشارات علمی صحبت می‌کنه و میگه چرا سیستمی که برای همه واضحه که بده چرا هنوز داره کار می‌کنه.

مبارزه، مبارزه و مبارزه!

https://twitter.com/carlorovelli/status/1266164678058745856?s=19
توییت کارلو روولی فیزیک‌دان سرشناس ایتالیایی در حمایت از سای‌هاب.

لیبجن و سای‌هاب دو پروژه مهم برای دور زدن پرداخت هزینه مقالات به کمک پراکسی دانشگاه‌ها هستن که اجازه میدن شما مقالات رو رایگان دانلود کنید. سال‌هاست که انتشارات مختلف (همون دلال‌ها) به دنبال شکایت از سای‌هاب هستند. حساب کاربری سای‌هاب در توییتر بسته شده و اخیرا در کشورهای مختلفی از جمله انگلستان به شدت دنبال محکوم کردن و غیرقانونی جلوه دادن فعالیت‌های سای‌هاب هستن در این حد که پلیس به دانش‌آموزها و دانشجوها هشدار داده از این وب‌سایت استفاده نکنند! طبیعتا واکنش همه آدم‌های شریف این بوده که برین دنبال کارتون بابا! یعنی چی؟! افراد مختلفی در حمایت از سای‌هاب توییت کردن، از جمله کارلو روولی فیزیکدان!

در این ویدیو الکساندرا الباکیان موسس سای‌هاب توضیح میده که چرا همچین سایتی رو ایجاد کرده:

فراموش نکنیم که …

قانون بد، بده! نیازی نیست که ما از قانون بد پیروی کنیم. این که سرمون رو بندازیم پایین و چیزی نگیم و هیچ حمایتی از برطرف شدن قانون بد نکنیم بده. امروز جامعه علمی باید در برابر این چیزها مقاومت کنه.

طراحی مدادی دون کیشوت
ریچارد استالمن زمان سخنرانی «نرم‌افزار آزاد و آزادی شما»

«قوانین در مورد درست یا غلط بودن چیزی تصمیم‌گیری نمی‌کنند. هر آمریکایی باید بداند که چهل سال پیش در بسیاری از ایالات، نشستن یک سیاه‌پوست در جلوی اتوبوس خلاف قانون تلقی می‌شد؛ اما این فقط نژادپرستان بودند که می‌گفتند این کار غلط است.»

ریچارد استالمن – موسس بنیاد نرم‌افزار آزاد