رفتن به نوشته‌ها

برچسب: وظایف اجتماعی

علم و ترویج آن

در قسمت دوم از سری لایوهای اینستاگرامی «پشت‌پرده نجوم» با سالار نیک‌اندیش، دانشجوی دکتری کیهان‌شناسی در دانشگاه شهید بهشتی، گفت‌و‌گو کردیم. در این گپ‌و‌گفت، تصویر واقع‌بینانه‌تری از علم رو نشون میدیم و نگاهی هم به مسأله ترویج علم و چالش‌های اون داریم.

«پشت‌پرده نجوم» با سالار نیک‌اندیش

از زمانی که غول‌های فیزیک کلاسیک، گالیله، کپلر و کوپرنیک، نیوتون و بالاخره ماکسول، از ریاضیات به‌طور سیستماتیک برای توصیف طبیعت استفاده کردند، تا زمان زاده‌شدن مکانیک کوانتوم و نسبیت در قرن بیستم و تا رسیدن به بنیادی‌ترین سؤال‌ها پیرامون ابتدا و تاریخ کیهان در فیزیک امروز، علم، به مفهوم کاملش، در تک‌تک لحظه‌های زندگی انسان مدرن جاری بوده‌است. از زمانی که شیمی‌دان‌های بزرگ با دستاوردهای عظیم و ماندگارشان، زندگی را برای ما آسان‌تر کردند، علم، به خانه و زندگی ما ورودی ابدی کرده و برای همشه سبک زندگی ما را متحول ساخته‌است. از زمانی که زیست‌شناسان، پزشکان و داروسازان، جان انسان‌ها را با فرمول‌های زیبایشان حفظ کردند و امید به زندگی را افزایش دادند، تا به امروز، در همان زمانی که من و محمدمهدی موسوی در حال گفت‌وگو بودیم، آن‌ها در خط مقدم، بیرون از قرنطینه، با کووید-۱۹ مبارزه می‌کنند، علم، راه امنیت را به ما نشان داده‌است.

در طول این حداقل پنج قرن اخیر، علوم پایه، یعنی فیزیک، ریاضیات، شیمی و زیست‌شناسی، دوشادوش علوم مهندسی و پزشکی، جهان را به مکانی کاملاً متفاوت تبدیل کرده‌اند، بسیاری از چالش‌های پیش روی انسان را برداشته و چالش‌های بزرگتری هم مقابل این گونهٔ سخنگوی متفکر قرار داده‌اند.

نقش عظیم علم در ساختن دنیای مدرن بر کسی پوشیده نیست، همچنین، یکه‌تازی‌اش در حل سیستماتیک مشکلات ما. اما پیشرفت‌های علمی، همیشه با چالش‌های بزرگ همراه بوده‌است. چالش‌های فکری و سختی‌های کار علمی که به جای خود، تأمین هزینهٔ کارهای علمی، همیشه مسئله و دغدغهٔ دانشمندان، دانشگاه‌ها و نهادهای علمی و آکادمیک بوده، هست و خواهد بود. همچنین در مواجهه با علم، می‌بایست مسائل کوچک و بزرگ زیادی را مد نظر داشت، تا علم بتواند در پناه نگاه علمی، مسیر با اصالت خود را، بدون آلوده شدن به آمال سیاسی و اقتصادی کوچک و بزرگ طی کند، تا دیگر شاهد آنچه در هیروشیما و چرنوبیل اتفاق افتاد نباشیم، تا سلاح میکروبی ساخته نشود و همان‌طور که ذات علم همکاری است، راهی باشد برای گفتمان نسل‌ها، کشورها و تمدن‌ها.

ما هر روز از شنیدن خبرهای پیشرفت دانشمندان هیجان‌زده می‌شویم، اما آیا واقعاً می‌دانیم پشت درهای دانشگاه‌ها، در دفاتر تحقیق دانشمندان و آزمایشگاه‌ها چه می‌گذرد؟ می‌دانیم پیشرفت‌های زندگی بشر، در همهٔ ابعاد، حاصل چه سختی‌هایی است؟ آیا همگی اهمیت سرمایه‌گذاری در علم را احساس می‌کنیم؟ آیا کودکان ما که در مسیر زندگی‌خود، جذب شاخه‌ای از علم می‌شوند، متناسب با سن‌شان، آگاهی لازم را برای انتخاب مسیر مطالعه‌شان دارند؟

از طرفی چگونه می‌توان فاصله و شکاف میان دانشمندان در خط مقدم اکتشاف، و جامعه را، به عنوان مصرف‌کنندهٔ این دانش از میان برداشت؟

مردم مشتاق شنیدن پیشرفت‌های علمی هستند. نباید فراموش کرد که نگاه علمی، گفتگوهای اخلاقی با خود به میان می‌آورد. به عنوان مثال، درست است که عموم مردم از جزییات واکنش‌های شیمیایی بی‌اطلاع‌اند، اما باید به زبان ساده بتوانند استدلال کنند که چرا «استفاده از وسایل نقلیهٔ عمومی وظیفه‌ای اجتماعی است تا سلامت خود و دیگر اعضای جامعه را حفظ کنیم». به عنوان مثالی دیگر، می‌توان به نقش پزشکان در این روزها اشاره کرد. مردم باید با زبان ساده، نسبت به وظایف خود در قبال هم در این روزهای همه‌گیری کرونا آگاه شوند. این ناآگاهی، قطعاً می‌تواند خرابی‌های جبران‌ناپذیر در ابعاد فردی و اجتماعی به بار آورد و منحر به مرگ و میر هم‌نوعانمان شود.

اگر چه این‌ها مثال‌های روشن و آشکاری‌اند، اما یادمان باشد اگر جامعه از اقتصاد، تاریخ، جامعه‌شناسی و سایر علوم مربوطه بیشتر بداند، راحت‌تر و با نگاهی دقیق‌تر، سیاستمدارانی را برای ادارهٔ جامعه انتخاب می‌کند. هرچه از پزشکی و روان‌شناسی، بیشتر بداند، فرزندان سالم‌تری تربیت خواهد کرد. مثال‌هایی از این دست بسیارند.

با توجه به مجموعهٔ بحث‌های فوق، در جوامع غربی، مبحث ترویج علم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از سال‌ها پیش، ساخت مستندهای علمی و چاپ مجلات و کتاب‌های علمی، به زبانی ساده و قابل فهم‌برای همه در دستور کار این کشورها قرار گرفته‌است. اما این تلاش برای ترویج علم به همین‌جا منتهی نشده‌است و با اختصاص بخش مهمی از اخبار روزانه به اخبار علمی، نوشتن رمان‌های علمی و حتی دست مایه قراردادن موضوعات روز برای ساختن فیلم‌های سینمایی بی‌نظیر، گام‌های مهمی در این راستا برداشته شده‌است. در کشور ما نیز، در این زمینه تلاش‌های قابل تقدیر و شایان‌ذکری صورت گرفته‌است. اما سؤال این است که آیا می‌توان با نسخه‌ای واحد، وظیفهٔ بسیار حساس ترویج علم را، در تمام کشورها انجام داد، یا آنکه متناسب با نیازها، چالش‌ها و کمبودهای هر جامعه، ترویج علم باید بومی شود؟

در این گفتگو با دوست نازنینم محمد مهدی موسوی، به چالش‌های ترویج علم در ایران پرداخته‌ایم. اینکه ما باید از کجا شروع کنیم، و مروج علم در ایران، باید به چه مسائلی بپردازد؟ چقدر این مسئله برای دانش‌آموزان و دانشجویانی که می‌خواهند پا در مسیر علم بگذارند حیاتی‌ست و استفاده و کپی‌برداری صرف از نسخه‌های خارجی ترویج علم، چه مشکلاتی را برای این قشر به خصوص به وجود می‌آورد؟ از طرفی با توجه به هزینهٔ بالای تولید محصولات ترویجی، چه نقشی به دوش تک‌تک اعضای جامعه، به ویژه متخصصان و دانش‌جویان است؟

این‌ها هدف و محور گفتگوی من و صفحهٔ وگا آسترونومی بود که به همت محمدمهدی موسوی در قالب گفتگویی تقدیم شما شد که امیدوارم بتواند مفید باشد. قطعاً اگر نواقصی هست، از جانب من و دانش اندک من است. پس بسیار سپاس‌گزار خواهم بود اگر با ارائهٔ نظراتتان، این شانس و فرصت را به من بدهید که از شما یاد بگیرم.

در پایان وظیفهٔ اخلاقی و حرفه‌ای خودم می‌دانم از دوست عزیزم محمد مهدی موسوی، جهت دعوتش برای گفتگو، و تمام زحماتش تشکر کنم. امیدوارم مسیر زیبایی که در پیش گرفته را هر روز درخشان و درخشان‌تر ادامه دهد. از دوست عزیزم، عباس ک. ریزی، مدیر مسئول وبسایت سیتپور، به دلیل تمام همت و پشتکارش، و حمایت‌هایش از این برنامه و هدف والایش در ترویج علم، کمال تشکر را دارم. سیتپور مجموعهٔ مستقلی است با نگاهی صرفاً علمی و هدفی زیبا، و امیدوارم بر همین خط، استوار به مسیرش ادامه دهد.